چارچوب نظري دیدگاه های اخلاق حرفه ای
فصل دوم
بررسي ديدگاه صاحبنظران و پيشينه پژوهش
در این فصل پژوهشگر به بررسی نظرات ارائهشده و پژوهش های انجامگرفتهی مرتبط با موضوع مطالعه پرداخته است . کوپر سه روش را برای مرور ادبیات پژوهش بیان نموده است که عبارتاند از :
1 - مرور تجمیعی یا تلفیقی که در آن خلاصه نتایج پژوهشهای پیشین ارائه می گردد .
2 - مرور نظری که پژوهشگر به تئوری های موجود در رابطه با موضوع موردمطالعه می پردازد .
3 - مرور روش شناختی که محقق به معانی و روش های مورداستفاده پژوهشگران پیشین اشاره می کند ( نقل از کرسول ، 1994 : 21 و 22 ).
در مطالعه حاضر پژوهشگر ابتدا بهمرور نظری نظریات موجود پرداخته است که با نام مبانی نظری پژوهش آورده شده است . سپس ، در بخش دوم و تحت عنوان مبانی تحقیقاتی پژوهش ، توسط شیوه مرور تجمعی به بررسی خلاصه نتایج پژوهشهای پیشین پرداخته است .
2 - 1 - مبانی نظری
2 - 1 - 1 - مقدمه
اخلاق ، جمع خُلق و در لغت دارای دو معناست ؛ برخی اخلاق را به معنای نیرو و سرشت باطنی دانستهاند که برای انسان ، تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک باشد ، در برابر خَلق که به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته میشود ، برخی دیگر خُلق را به معنای صفت نفسانی راسخ میدانند که انسان ، افعال متناسب با آن را ، بیدرنگ انجام میدهد ؛ مانند شجاعت . کسی که دارای خُلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردیدی به خود راه نمیدهد ( شریفی ، 1389 ). بر اساس مکتب الهامبخش اسلام ، علم اخلاق ، پاک ساختن نفس از صفات ناپسند و آراستن آن به ملکات جمیله است ، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر میشود .
در متون غربي ، از واژههايي مانند Ethics و Moral استفاده شده است . در فرهنگ لغت وبستر Moralرا به عناويني مانند اصول مربوط بهدرستی و نادرستي رفتار و تبعيت از استانداردهاي رفتار درست تعريف كرده است . با رجوع به ساير منابع ، ازجمله فرهنگ آكسفورد و تحقيقات موجود ، چنين استنباط ميشود كه Moral فضايل و رذايل اخلاقي را معرفي میکند و Ethic همان علم اخلاق است و رابطه تنگاتنگي با فلسفه اخلاق دارد . بهطورکلی ، با جمعبندی تعاريف موجود در زمینه اخلاق ، آنطور كه نقيب زاده ( 14 - 16 ) مطرح کرده است میتوان گفت : آنگاه که آدمی از بایدها و نبایدهایی که بیشتر بهصورت روا و ناروا ، پسندیده و ناپسندیده عرضه میشوند ، فراتر رود و به بازشناسی نیک از بد برسد ، و این شناخت ارزش نیک ، او را به کردار شایسته برانگیزد ، به قلمرو اخلاق رسیده و در راه انسان شدن گام نهاده است (